وقتی که تعدادی از سربازان وطن، در رزمایش نظامیکنارک دچار سانحه شدند، دهان دشمنان نیز برای تمجید از این سربازان باز شد، اما به خاطر نفهمی، آن را در قالب دلسوزی مطرح کردند: و مقصودشان این بود که بگویند: این حادثه عمدی بوده و با مقصر جلوه دادن: حادثه سازانرا محصول بی تدبیری مسئولین بدانند. خودشان هم میدانند که این حوادث، نه قابل پیش بینی است و نه قابل پیشگیری. همانطور که از نامش پیداست تصادف است. مثل تصادف یک ماشین. اگر صدها نفر هم کشته بدهد، باز نامش تصادف است. ممکن است بعدا مقصری برای آن پیدا کنند، یا برای آرامش خانواده قربانیان، برخیها دلایل را جعل کنند، اما این امر از روشهای جاری، در همه مکانها و زمانها است. دلسوزی دشمنانه هم در کناراناتفاق میافتد. اما انفعال در برابر آن بسیار بد است. یعنی اینکه برخیها تصور کنند اینها درست میگویند، و باید آن را باور کرد! بد تر ازان، به انتشار و ترویج آن کمک کرد. در حالیکه ممکن است توطئهای خود دشمن بوده، با این دلسوزیها، میخواهند رد گم کنند. مانند هواپیمای اکراینی که آواکس آمریکایی شده بود، و تجهیزات جاسوسی بران نصب بوده است. حالا صدا و سیما که از بودجه دولتی استفاده میکند، ممکن است نتواند علنا و راسا، حرف دشمنان را تکرار کند، ولی به عنوان نقل خبر و گفته و شنیدهها! به آن دامن بزند. یعنی با بودجه بیت المال، علیه اسلام و نظام اسلامیتبلیغات مورچهای بکند. رسانههای معاند مشخص است که دشمن هستند، هرچه بگویند از روی دشمنی است. اگر همه مردم هم آن رابشنوند، باور نمیکنند و دروغ میدانند. اما وقتی از طرف رسانههای داخلی تایید شود! یا دنباله روی و تبلیغ گردد، یا در مقابل آن انفعالی برخورد گردد، آن وقت کار بجایی میرسد که: آنها فقط به این امید برنامه تولید میکنند که: از صدا و سیما پخش شود! ولو جزئی یا انتقادی! مثلا گویا صدا و سیما، به ترامپ متعهد است! که هر روز چندین بار او را نشان دهد، حالا به صورت انتقاد یا فحاشی! در حالیکه برای نشان دادن سس و بیسکویت، در همین اندازه، میلیونها تومان طلب میکند. این هزینه برای نشان دادن چهره آنها، فقط در بعد تبلیغی یا سیاسی نیست، بلکه منش، روش زندگی و طرز پوشش آنها تبلیغ میشود. بطور مثال وقتی فرهنگ ایران، کراوات زدن را فراموش کرده، آن را علامت صلیبیها میداند، با تکرار ترامپ میبنیم: بازار کراوات قرمز بلند! در ایران رواج پیدا میکند. این موضوع در مورد کرونا وحشتناک تر است. صحنهای نشان میدهند که کودکان در چین، همه، لباس گان پوشیده و ماسک زده و دستکش به دست کرد، با عبور از تونل ضد عفونی به مدرسه داخل میشوند. یعنی ایران هم باید چنین کند! در حالیکه اصل موضوع تبلیغاتی است برای: تخریب فرهنگ و خود باوری ایرانیان. زیرا چین دارای 2میلیارد جمعیت است، اگر 50درصد آن در سن تحصیلاتی باشند، باید یک میلیارد نفر را مجهز کند. اما چنین کاری نکرده و نمیتواند بکند. ولی دولت یا ملت ایران را زیر فشار میگذارد که: بناچار از او برای 80میلیون نفر تجهیزات بخرند. چون کسانی که به این تبلیغات دامن میزنند، به تولید داخل هم ایمان ندارند. علاوه بر الگوپذیری از چین، ایجاد بازار برای محصولات چینی راهم دنبال میکنند. به همین دلیل حتی اگر مسئولین، خوب هم کار کنند شایعات عجیبی: پشت سر انها رایج میشود. مثلا باز کردن مدارس را بهانه کرده میگویند: میخواهند دانش آموزان را به قتلگاه ببرند. حوادث کوچک و اتفاقی هم بزرگنمایی میکنند، تا طرز فکری مردم این شود که: ایران جای ماندن نیست! چون جز بلا و بدبختی چیزی ندارد.
एक साल की प्लानिंग بازدید : 314
شنبه 26 ارديبهشت 1399 زمان : 18:22